www.iiiWe.com » مرگ چیزی نیست جز رخصتی برای زندگی های دیگر

 صفحه شخصی نرگس حسینی اصلی   
 
نام و نام خانوادگی: نرگس حسینی اصلی
استان: تهران
رشته: کارشناسی ارشد عمومی
شغل:  طراحی سازه های هیدرلیکی- رشته سازه های آبی
تاریخ عضویت:  1392/12/23
 روزنوشت ها    
 

 مرگ چیزی نیست جز رخصتی برای زندگی های دیگر بخش عمومی

6

ناتانائیل با تو از انتظار سخن خواهم گفت.

من دشت را به هنگام تابستان دیده ام که انتظار می کشید،

انتظار اندکی باران...

ناتانائیل، ای کاش هیچ انتظاری در وجودت

حتی رنگ هوس هم به خود نگیرد.

بلکه تنها آمادگی برای پذیرش باشد.

منتظر هر آنچه به سویت می آید باش

و جز آنچه به سویت می آید را آرزو مکن.

جز آنچه داری آرزو مکن.

بدان که در لحظه لحظه می توانی خدا را به تمامی در درون خود داشته باشی.

کاش آرزویت از سر عشق باشد و تصاحب عاشقانه.

زیرا آرزوی ناکارآمد به چه کار می آید؟

عجبا! ناتانائیل، تو خدا را در تملک داری و خود از آن بی خبر بوده‌ای!

تملک خدا یعنی دیدن او ، اما کسی به او نمی نگرد...

ندیده‌ای، چون او را در پیش خود به گونه‌ای دیگر مجسم می کردی!

ناتانائیل تنها خداست که نمی توان در انتظارش بود.

در انتظار خدا بودن، ناتانائیل، یعنی در نیافتن اینکه او را هم اکنون در وجود خود داری.

تمایزی میان خدا و خوشبختی قائل مشو

و همه خوشبختی خود را در همین دم قرار ده...

در کوتاه ترین لحظه های زندگی،

توانسته ام هر آنچه را دارم در وجود خود حس کنم.

من همواره تمام دارایی های زندگی ام را در اختیار داشته ام.

به شامگاه چنان بنگر که گویی روز بایستی در آن بمیرد.

و به بامداد زیبا چنان بنگر که گویی همه چیز از نو زاده می شود.

نگرش تو باید در هر لحظه نو شود.

خردمند کسی است که از هر چیزی به شگفت در آید..!

سر چشمه ی تمام دردسرهای تو، ای ناتانائیل، گوناگونی چیزهایی است که داری.

حتی نمی دانی از میان آن ها کدام را بیشتر دوست داری

و این را در نمی یابی که یگانه دارایی آدمی زندگی است...

مرگ چیزی نیست جز رخصتی برای زندگی های دیگر.

برای اینکه همه چیز پیوسته نو شود...

ناتانائیل، باید همه ی کتابها را در درون خود بسوزانی.

"آندره ژید"

دوشنبه 1 دی 1393 ساعت 11:43  
 نظرات    
 
جلال بهرامی 22:07 دوشنبه 1 دی 1393
0
 جلال بهرامی
عالی بود و سپاس
علیرضا دستگردی 20:13 سه شنبه 2 دی 1393
0
 علیرضا  دستگردی
سپاس